گروه بینالملل مشرق - در اختتامیه نشست اخیر موسوم به دوستان سوریه ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس در اظهاراتی راهکار سیاسی برای پایان دادن به جنگ در سوریه را بعید دانست و به صراحت گفت که با وجود دستاوردهایی که دولت بشار اسد داشته، اما این گروه معتقد است که هیچ یک از طرفین نمیتواند پیروزی کامل نظامی را به دست آورد. وی گفت که هدف گروه موسوم به دوستان سوریه افزایش تلاش برای ابقای مخالفان معتدل در عرصه سوریه است.
بنابراین از دید این گروه ضد سوری، ابقای معارضان هدف است و به این ترتیب باید ابقای گزینه جنگ نیز هدف آنها باشد، چرا که در این جنگ نباید هیچ یک از طرفین پیروز نهایی باشند.
عرصه سوریه در واقع شاهد سه جنگ با عناوین مختلف در آن واحد است:
اول: جنگ آمریکا و متحدان ناتو و برخی رژیمهای عربی علیه سوریه و ایران و تروریسم.
دوم: جنگ سوریه بر ضد اسرائیل و همپیمانان ناتو و تروریسم.
سوم: جنگ غیرمستقیم روسیه و ایران با ناتو و اسرائیل و تروریسم.
مشخص است که واژه تروریسم تنها نقطه مشترک بین طرفها در هر سه عنوان این جنگ است. با این وجود هر کدام از طرفهای درگیر آن را یک طرف اضافی به شمار آورده و آن را تهدید به شمار می آورند.
علاوه بر این نکته عجیب، نکات دیگری نیز وجود دارد، آمریکا فعالیت خود را علیه سوریه و بشار اسد رئیس جمهور آن تشدید کرده است، اما علیه ارتش سوریه این فعالیتها را دارد، چرا که ارتش سوریه را نیرویی قوی بر ضد تروریسم میداند که نباید گروه های تروریستی بر آن غلبه پیدا کنند.
واشنگتن معتقد است در صورت تحقق رویای این کشور در براندازی بشار اسد، ارتش می تواند باعث قوام قدرت در سوریه باشد. حتی در صورت ابقای بشار اسد و پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری که احتمال بیشتر نیز بر این گزینه است، آمریکا به دنبال از بین بردن ارتش نیست و یا شاید هم در این کار ناکام مانده است، چرا که پیشتر این اقدام را بر سر عراق آورد و ارتش آن را از بین برد و این کشور را در معرض هرج و مرج قرار داده و به کانون پرورش سازمان های تروریستی تبدیل کرد. اینها مثالهایی است که آمریکا از تجربه شکست خورده و پرهزینه خود در عراق به دست آورده است.
در مقابل گروه های به ظاهر اسلامگرای تروریستی در سوریه در حالی فعالیت های خود را علیه دولت و ارتش سوریه تشدید می کنند که هیچ اقدامی علیه اسرائیل انجام نمیدهند، چرا که در حال حاضر از لحاظ لوجستیک به این رژیم نیاز دارند، این نیاز در جبهه جنوبی حوران در مرزهای جولان اشغالی ملموس تر است و اسرائیل با حمایت های توپخانه ای علیه مواضع ارتش سوریه به کمک تروریستها آمده و صدها مجروح آنها را پذیرفته و در بیمارستان های خود در صفد، نهاریا و طبریا به مداوای آنها پرداخته است.
در سایه اوضاع پیچیده منطقهای و بین المللی برخی بازیگران کوچک و بزرگ به بعضی بازیهای جالب دست می زنند، آمریکا همچنان به نیروهای مخالف به ظاهر معتدل اینگونه وانمود می کند که اجازه بقا را به بشار اسد نمیدهد، واشنگتن این نیروها را با سلاح های "غیر کشنده" تجهیز میکند، البته در عین حال موشک های ضد هوایی به آنها نمی دهد، چرا که نمیخواهد در روند مبارزه ارتش سوریه با تروریست های این کشور مانعی ایجاد کند.
اسرائیل نیز با اظهارات مسئولان ارشد نظامی و اطلاعاتی خود اینگونه وانمود می کند که به دنبال دخالت فعال در جنگ سوریه است تا مانع از دستیابی ارتش به پیروزی سرنوشت ساز بر دشمنان میدانی خود شود، چرا که این پیروزی را به نفع محور مقاومت و بازدارنده در منطقه می داند.
فرانسه به دنبال اجرای محاصره سیاسی و امنیتی سوریه با ارائه دو پیشنهاد به شورای امنیت است. پیشنهاد اول خواستار تحویل دادن بشار اسد به دادگاه بین المللی جنایی است و پیشنهاد دوم نیز خواستار تامین گذرگاه هایی برای کمک های انسانی در داخل سوریه بر اساس بند هفتم منشور سازمان ملل است که این باعث می شود ناتو در صورت مخالفت دمشق با ایجاد این گذرگاه ها از قدرت و خشونت علیه دولت مرکزی سوریه استفاده کند.
روزنامه البناء لبنان نوشت: روسیه و ایران نیز سوریه را در جنگ علیه تروریسم یاری می کنند، آنها برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آغاز ماه آینده میلادی را نیز تایید میکنند. میخائیل بوگدانوف معاون وزیر خارجه روسیه انتخابات را وسیله ای برای محافظت از موسسات رسمی سوریه خوانده است.
در سایه این درگیریها بشار اسد روی آزاد سازی حمص حساب ویژهای باز کرده است، شهری که شورشیان آن را پایتخت انقلاب سوریه می دانستند. اسد آزاد سازی این شهر را شاخصی برای شکست حل سیاسی بحران بر اساس پروژه ناتو می داند. سوریه با پیروزی در این شهر دو دستاورد مهم داشت، اول اینکه مبارزان جبهه النصره را از مناطق شمال شرقی حلب خارج کرد و گروهک داعش را نیز از بخش شمال شرقی دیر الزور اخراج کرد. دستاورد دوم استفاده از این پیروزیها برای تامین امنیت انتخابات ریاست جمهوری در تمامی استان های این کشور غیر از الرقه است. چرا که به نظر می رسد داعش همچنان قادر به ادامه تسلط خود بر این استان است.
مجموعه موسوم به دوستان سوریه به شدت با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مخالفت می کند و آن را غیر قانونی می داند. این گروه از جامعه جهانی میخواهد که این انتخابات را رد کند. آنها همچنین متعهد به تغییر اوضاع میدانی شده اند و خواستار حمایت بیشتر از مخالفانی که آنها را معتدل میخوانند نیز هستند. در این راستا باراک اوباما به احمد الجربا رئیس ائتلاف ملی نیروهای مخالف سوریه گفته است که راهکار سیاسی تنها راه خروج از این بحران است، اما وی نیز ماند معاونانش به الجربا گفته که از مخالفان سوریه با سلاح های غیر کشنده حمایت خواهد کرد و این به معنای آن است که این مخالفان همچنان قادر به ادامه جنگ خواهند بود.
از سوی دیگر اسرائیلی ها با استفاده از برخی اطلاعات کارشناسان شورای امنیت ملی آمریکا به دنبال مطرح کردن مجدد طرح ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه بر آمدهاند. آنها می گویند اگر مخالفان به موشک های ضد هوایی و ضد تانک مجهز شوند، این سلاح ها ممکن است به دست دشمنان اسرائیل برسد، بنابراین تنها جایگزین امن این اقدام این است که آمریکا یا ناتو منطقه پرواز ممنوع را در سوریه ایجاد کنند تا مانع استفاده بشار اسد از ناوگان هواییاش شوند.
اسرائیل معتقد است ایجاد منطقه پرواز ممنوع می تواند به برتری نیروهای سوریه بر مخالفان پایان دهد.
تعامل آمریکا با این پیشنهاد به بررسی دو شاخص از تحولات جهانی بستگی دارد:
اول: نتیجه دور جدید مذاکرات بین ایران و گروه 1+5 که ماه آینده برگزار خواهد شد. از این منظر عدم ایجاد توافق دائمی با ایران در زمینه برنامه هستهای این کشور می تواند آمریکا را به سمت پذیرش ایده اسرائیل در ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه بکشاند تا از این طریق فشارها را بر تهران افزایش دهد.
دوم: کندی در تعیین جانشین اخضر ابراهیمی به عنوان نماینده بینالمللی به علت استفاده از وقت برای افزایش فشار از طریق تمام راهکارهای ممکن بر ایران و سوریه است.
منبع: مشرق نیوز
گروه جنگ نرم مشرق- وزارت اطلاعرسانی رژیم صهیونیستی اخیرا یک فیلم کوتاه انیمیشن دو دقیقهای علیه برنامه هستهای ایران تولید کرده است که آن را میتوان اوج سناریوی ایرانهراسی صهیونیستها علیه کشورمان دانست.
در این فیلم نسبت به خطرات برنامه هستهای ایران هشدار داده شده و از جامعه جهانی خواسته شده که مانع دستیابی ایران به بمب هستهای شوند.
در این فیلم ادعا شده که ایران به هدف خود برای ساخت بمب هستهای بسیار نزدیک شده و اکنون میتواند فناوری هستهای خود را به نیروهای خطرناک دیگر (از نگاه صهیونیستها) همچون حماس، حزبالله و دولت سوریه انتقال دهد.
در گزارش وزارت اطلاعرسانی رژیم اشغالگر قدس ادعا شده که ایران برای ساخت بمب هستهای فقط 6 تا 7 هفته فرصت نیاز دارد. برای اثبات این ادعا، در فیلم یادشده گفته میشود که برای تهیه سوخت لازم برای ساخت بمب هستهای باید 2500 تا 3000 سانتریفیوژ حداقل به مدت مدت یک سال کار کنند؛ اما به ادعای صهیونیستها ایران دارای 19 هزار سانتریفیوژ است که اگر همگی با هم فعالیت کنند، تهیه سوخت لازم برای بمب هستهای فقط 6 تا 7 هفته طول میکشد.
انیمیشن وزارت اطلاعرسانی، هرگونه توافق با ایران را بیخاصیت میداند چون مدعی است ایران سابقهای منفی در عدم اجرای توافقهای بینالمللی همچون 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل دارد.
این انیمیشن، ایران دارای بمب هستهای را یک خطر جهانی خصوصا برای منطقه خاورمیانه معرفی کرده است. در این فیلم، یک قرارداد خوب با ایران قراردادی عنوان شده که برنامه هستهای ایران را کاملا اوراق کند؛ چرا که در آن صورت، ایران برای ساخت دوباره تجهیزات غنیسازی و ساخت بمب هستهای، حداقل 3 سال زمان لازم خواهد داشت.
در این فیلم ادعا شده که موشکهای ایرانی میتوانند به مادرید، رم و پاریس برسند و در نمونههای جدیدی که ایران در حال توسعه آنها است، امکان بمباران آمریکا نیز وجود دارد.
مشرق نیوز
گروه بینالملل مشرق - نقش موثر و پررنگ صهیونیستها در حوادث اوکراین بر کسی پوشیده نیست "مشرق" پیش از این دو گزارش "جغد شوم ناآرامیهای اوکراین کیست؟" و "اسرائیل چگونه تظاهرات اوکراین را نظامی کرد/40 زن و مردی که دستور آشوب از "دلتا" میگرفتند" در مورد نقش صهیونیستها در حوادث اوکراین پرداخته است.
از سوی دیگر منابع مختلف غربی و شرقی همگی از تاثیرگذاری بالای گروههای ملی گرای افراطی (نئونازیها) اوکراین در ناآرامیهای اخیر این کشور علیه رئیسجمهور پیشین اوکراین خبر دادهاند. این درحالیست که تاریخ نئونازیهای اوکراین، آکنده از یهود ستیزی است. بنابراین سوالی که ناظران را به خود جلب کرده؛ این است که چطور در میدان اعتراضات شهری کیف که در حد یک جنگ شهری سازمان یافته پیش رفت، صهیونیستها و یهودستیزان دیروز به اتحادی راهبردی علیه یانکویچ نزدیک به روسیه رسیدند؟
بحران اوکراین زوایای پنهان بسیاری دارد که عموم مردم از آن بیخبرند، این مسئله ناشی از تقابلهای سرویسهای اطلاعاتی کشورهای مختلف در میدان استقلال "کیف" است. به نظر میرسد که یکی از این زوایا به جنگ قدرت میان دو جناح از یهودیهای اوکراین مربوط بوده باشد؛ شاید اتحاد امروز یهودیان غربگرای اوکراین که تحت تاثیر رژیم صهیونیستی هستند با افراطیان نئونازی یهودستیز، برای حذف جناح یهودیهای نزدیکتر به روسیه بوده باشد.
تلاشهای نئونازیهای کیف برای فاصله گرفتن از ماهیت ضدیهودیشان که بعد از استقرار دولت موقت اوکراین دیده میشود نیز احتمالا به همین دلیل است. برای حذف و محدود کردن پوتین چه اشکالی دارد با صهیونیستها متحد شویم؟
مجله "فارین پالیسی" آمریکا به قلم "JOSH COHEN" (وی عضو سابق وزارت امورخارجه آمریکا و مجری اجرای اصلاحات اقتصادی در جمهوری شوروی سابق بوده است) طی تحلیل مفصل به این اتحاد محال اما به وقوع پیوسته اشاره کرده است و پایگاه خبری - تحلیلی "مشرق" برای اولین بار بخشهایی از این متن را بدون رد یا پذیرش مفاد آن منتشر مینماید:
معنای تصویر زیر که در یکی از شهرهای شرق اوکراین نصب شده است، این است که ساکنان دو راه بیشتر ندارند یا باید تحت حکومت روسیه باشند و یا باید حکومت نازیها را تحمل کنند.
ولادیمیر پوتین در جنگ تبلیغاتی که میان روسیه و اوکراین درگرفته است، ریشه های ناسیونالیستی دولت جدید در کیف را نشانه گرفته و میگوید که نئونازیها، مخالفان روسی و نیز یهودستیزهای اوکراین با هم علیه روسیه اتحاد استراتژیک بسته اند.
پوتین به برخی رویدادهای تلخ اوکراین اشاره کرده است از جمله خشونت علیه یهودیان طی شورشهای اوکراین علیه حکومت لهستان در قرن 17 و 18 که به قتل عام هزاران تن در شهرهایی مانند اودسا، کیروگراد و اودسا منجر شد. در طول جنگ جهانی دوم نیز پلیس مخفی اوکراین تحت آموزشهای نیروهای اس اس نازیها، نقش فعالی در نابودی حدود 900 هزار یهودی اوکراینی ایفا کرد.
جالب است که در ماههای گذشته نیز یهودیان بسیاری به صورت مشکوکی هدف تهاجم و حملات فیزیکی به ویژه در کیف قرار گرفتند. کنیسههای ویران شده در شهرهای زاپروژیا و سیمفروپول به همراه اعلامیههای یهود ستیزانه که در شهرهای شرقی مانند دونستک، (شورشیان مسئولیت این بیانیه ها را رد کرده اند و آن را یک فریب نامیدند) اقدامات مرموزانه ای هستند که در بحران اوکراین دیده می شود. با توجه به این حوادث این سوال ارزش فراروانی دارد که بپرسیم یهودیان اوکراین چه آینده ای در پیش دارند؟
در این مسئله شکی نیست که شورشیان در انقلاب اوکراین از دو سوی دو سازمان هدایت می شوند: حزب سیاسی سووبودا و حزب راست افراطی. حزب راست افراطی در آغاز به عنوان یک اتحاد شبه نظامی از چندین گروه کوچک ملی گرا تشکیل شده بود که نقش کلیدی در خشونت های تظاهرکنندگان علیه دولت یانکوویچ ایفا می کرد. دیمتری یاروش رهبر افراطی های راست گرا یکی از پیروان و ستایش کنندگان استپان باندرا رهبر پارتیزان های ناسیونالیست اوکراین است که از سال 1944 تا پایان جنگ جهانی دوم در کنار نازیها جنگید. اگرچه یاروش وی را یک ملی گرا می نامد و عنوان می کند که ملی گرایی این رهبر پارتیزان به معنای عقاید ضدیهودی وی نبوده است.
اما نگرانی اصلی یهودیان اوکراین حزب سووبودا است که اظهارات و بیانیه های یهودستیزانه این حزب، جای هیچ شکی نداشته و بر کسی پوشیده نیست. اولخ تیانیبوک، رهبر حزب «سووبودا» در سخنرانی سال 2004 در پارلمان اوکراین و نیز 2005 در یک نامه سرگشاده به رئیس جمهور این کشور، این مسئله را مورد تأکید قرار داده بود که اوکراین در کنترل یک «مافیای روسی یهودی» است و خواستار اقدام دولت برای توقف «فعالیت های جنایی» این یهودیان سازمان یافته شده بود.
این حزب در انتخابات سال 2012 پارلمان اوکراین با کسب ده درصد آرا شگفتی ناظران را برانگیخت و به عنوان چهارمین حزب بزرگ اوکراین شناخته شد. اعضای حزب سووبودا در حال حاضر تعدادی از وزارتخانه های دولت موقت از جمله وزارت دفاع را به دست گرفته اند. اگرچه سووبودا عقاید و افکار یهودستیزانه را در میان خود به شدت تکذیب کرده است اما نگرانی در مورد ایدئولوژی این حزب در میان یهودیان اوکراین همچنان پابرجاست.
با این تفاسیر آیا باید جنبش میدان در اوکراین را همانطور که پوتین توصیف کرده است، یک قتل عام نامید تا یک انقلاب؟ با این وجود یهودیان اوکراین از اینکه پوتین در جنگ تبلیغاتی خود از آنها استفاده می کند، سخت به خشم آمده اند. این در حالی است که جمعیت قابل توجهی از راست گرایان افراطی در جنبش میدان اوکراین حضور دارند.
خاخام بلیخ به عنوان یکی از خاخام های مشهور اوکراین در سخنانی اظهار داشته است: «تهدید روسیه، یهودیان و اوکراینی ها را به هم نزدیک کرده است. در حوادث ناگوار میدان اوکراین، یهودیان دوشادوش سایر ملت اوکراین بودند و سه تن از کشته شدگان نیز یهودی بودند و حتی راست گرایان در تکریم یکی از یهودیانی که توسط تک تیزاندازها کشته شدند، بسیار فعال عمل کردند.
در کنار این فداکاری ها باید به این رویداد بسیار مهم نیز اشاره کنیم که حتی فیلم آن را می توان در گوشی های موبایل دید و آن اینکه 5 تن از افسران ارشد نیروهای دفاعی اسرائیل که قبل ار این به اسرائیل مهاجرت کرده بودند به اوکراین بازگشتند تا هدایت و رهبری یک گروه 40 نفره از معترضان را به دست بگیرند. هم اکنون نیز ولادیمیر گروسمن از چهره های برجسته یهودیان، نخست وزیر موقت اوکراین است و کلومویسکی یکی دیگر از یهودیان، سمت فرمانداری دنپروپترووسک، استانی در جنوب شرق اوکراین را بر عهده دارد.»
جناح راست گرا در اوکراین نیز به صورت علنی از برخی عقاید خود تجدید نظر کرده و به یهودیان اوکراین تعهد داده است که امنیت آنها حفظ شود. در این راستا یاروش رهبر افراط گرایان راست گرا (رهبر گروهی که به یهودی ستیزی معروف بودند) دیداری با سفیر اسرائیل در اوکراین ترتیب داد و به وی اطمینان داد که حزب راستگرا کاملا آنتی سمیتیسم و یهودستیزی را رد می کند و هرگز این موارد را قبول نخواهد کرد.
پس از این دیدار سفارت اسرائیل در بیانیه ای در وبسایت خود تأکید کرد که جناح راست گرا، نژادپرستی به ویژه یهودستیزی را رد کرده است. پس از آن در 8 آوریل که یک بنای تاریخی قربانیان هولوکاست در اودسا تخریب و تصاویر و نمادهای نئونازی ها بر روی آن حک شد، راست گرایان به شدت آن را محکوم کردند و اعلام کردند که تمام تلاش خود را به کار خواهند بست تا این مجرمان را بیابند. دفتر حزب راست گرایان در اودسا نیز کمکهای مالی شایان توجهی به جامعه یهودیان این شهر کرد تا بتوانند از اموال یهودیان محافظت کنند و روز بعد نیز عکسهای این دو شخصیت دست در دست هم در بسیاری از رسانه ها منتشر شد. رویدادی که مطظمئنا دل پوتین را بسیار سوزاند.
همه این رویدادها نشان می دهد که پوتین نتیجه ای عکس آنچه در سر داشت، به دست آورد و رابطه یهودیان و ملت اوکراین را ارتقا داد. یهودیان به پوتین ثابت کردند که نمی تواند از ابزار آنتی سمیتیسم برای منافع خود استفاده کند. استفاده بدبینانه و هدفمند پوتین از یهودستیزی در راستای منافع کرملین موجب شد که به نقل از تیموتی اسنایدر، یهودیان در اواکراین به یهودیان اوکراین تبدیل شوند. منبع: مشرق نیوز
منبع: مشرق نیوز